آموت
دیوی بود نیم بدنش شیر و نیمی اسب آبی و سری از تمساح داشت و روح خوار نامیده میشد.
او در جهان مردگان میزیسته و در پای ترازوی عدالت می نشست و قلب افراد گناهکار را میبلعید تا فرد گناهکار نتواند وارد دنیای مرگ شود و روحش در جهان سرگردان شود.
ماجرا از این قرار بود که اگر فردی خطایی میکرد و اعدام میشد ترازویی میاوردند ودر یک سوی آن پری قرار میدادند ودر کفه دیگه قلب فرد گناهکار را. واگر کفه ترازو متعادل بود ویا پر سنگینی میکرد مرده را دفن میکردند چون اعتقاد داشتند که روح او پاک شده و اگر قلب فرد سنگینی میکرد قلب او را به آموت میدادند که بخورد و مرده ناپاک سرگردان در دنیای مادی باشد.